دیکشنری
داستان آبیدیک
پیشگیری کردن
english
1
general
::
prevent
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
پیشگویانه
پیشگویی
پیشگویی بهرهوری پردازنده
پیشگویی فاصله
پیشگویی کامبخش
پیشگیر
پیشگیرانه
پیشگیرنده
پیشگیری
پیشگیری از بازگشت
پیشگیری از جرم
پیشگیری اولیه
پیشگیری ثانویه
پیشگیری حریق
پیشگیری سومین
پیشگیری کردن
پیشنماز
پیشنمون غیرپروازی
پیشنهاد
پیشنهاد ارزش به مشتری
پیشنهاد انجام کار (یا ایفای تعهد)
پیشنهاد باز خرید
پیشنهاد برای پژوهش های بعدی
پیشنهاد پرداخت غرامت
پیشنهاد خرید
پیشنهاد خرید به قیمت معین دادن
پیشنهاد دادن
پیشنهاد دهنده
پیشنهاد دهنده مزایده یا مناقصه
پیشنهاد سازش
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید